شعر در مورد تقوا
شعر در مورد تقوا ،شعر در مورد تقوا و اخلاص،شعر در مورد تقوا و پرهیزکاری،شعری در مورد تقوا،شعر کودکانه در مورد تقوا،شعر کوتاه در مورد تقوا،شعر درباره تقوا،شعر درباره تقوا و اخلاص،یک شعر در مورد تقوا،شعر حافظ در مورد تقوا،شعر در مورد تقوا وپرهیزکاری،شعری کودکانه در مورد تقوا،شعر زیبا در مورد تقوا،شعر کودکانه درباره تقوا،شعر کوتاه درباره تقوا،شعر درباره ی تقوا،شعر کودکانه درباره ی تقوا،شعر کوتاه درباره ی تقوا،شعری درباره تقوا،یک شعر درباره تقوا،شعر تقوا،شعر درباره تقوا،شعر درمورد تقوا،شعر درباره تقوا و اخلاص،شعر از تقوا،شعر درباره ی تقوا،شعر راجع به تقوا،شعر تقوا کودکانه،شعر تقوا و پرهیزکاری،شعر تقوا و اخلاص،شعر در مورد تقوا،شعر در مورد تقوا و اخلاص،شعری در مورد تقوا،شعر کودکانه درباره ی تقوا،شعر کوتاه درباره ی تقوا،شعری درباره تقوا،شعر در مورد تقوا وپرهیزکاری،شعر کودکانه در مورد تقوا،شعر کوتاه در مورد تقوا،یک شعر در مورد تقوا،شعر حافظ در مورد تقوا،شعر زیبا در مورد تقوا،شعر هایی در مورد تقوا،شعری از تقوا،شعری درباره ی تقوا،یک شعر درباره ی تقوا،شعری کوتاه درباره ی تقوا،شعری راجع به تقوا
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از انگور برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
آن نیست شجاعت که گلو چاک کنی
مردانگی آنجاست که دل پاک کنی
وقتی که به باشگاه تقوا رفتی
ای کاش حریفِ نفس را خاک کنی
شعر در مورد تقوا
خون می خورم که طاقتِ تقوا شود مرا
لب بسته ام که گوشِ تماشا شود مرا
قربانیِ تبسّمِ امنِ تو اَم ، مگر
سهمِ دو باره تیغِ مدارا شود مرا
شعر در مورد تقوا و اخلاص
سعدیا پیش تیر غمزه ما
به ز تقوا ببایدت سپری
شعر در مورد تقوا و پرهیزکاری
از تقویت شریعت تو
متقن همه جا بنای تقوا
شعری در مورد تقوا
نه شعاری ز خلعت تقوا
نه حصاری ز عصمت مولا
شعر کودکانه در مورد تقوا
گر شمارند اهل تقوا را
طالبان رضای مولا را
شعر کوتاه در مورد تقوا
مدعیی خرقه تقوا مپوش
متقیی جام تمنا منوش
شعر درباره تقوا
یا ز سرت خرقه تقوا بکش
یا قدم از راه تمنا بکش
شعر درباره تقوا و اخلاص
ما جامه ی تقوا و کرامات فکندیم
ازدوشِ خود این بارِمباهات فکندیم
ما رَختِ خود ازبخت به میخانه کشیدیم
سجاده ی خود را به خرابات فکندیم
از خاک بُریدیم و به افلاک پَریدیم
ما بستر خود را به سماوات فکندیم
از کوچه ی رندان که خطر دارد و مشکل
صد زاهد غافل به مکافات فکندیم
دیروز من و عشق بهم عهد چو بستیم
امروز به یک سو همه طامات فکندیم
ای شیخ مرا زاتشِ دوذخ مهراسان
ما کار به آن قاضیِ حاجات فکندیم
از باطنِ پاکُ و نفسِ پیرِ خرابات
آتش به تمامی ی خرافات فکندیم
در وجد و سماعیم و بی خود ز دلِ خویش
در دامنِ خورشید چو ذرّات فکندیم
جون (مهدوی ) از عالمِ ابعاد گذشتیم
از عشق چو محدوده به ذوات فکندیم
یک شعر در مورد تقوا
از ما، عمل چندانی نخواسته اند!
مهم تر از عمل کردن، “عمل نکردن” است!
تقوا یعنی “عمل گناه را مرتکب نشدن!
همه میپرسند چه کار کنیم؟
من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟
و پاسخ اینست:
گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.
شاه کلید اصلی رابطه با خدا ” گــنــاه نــکــردن ” است.
شعر حافظ در مورد تقوا
ما و می و زاهدان و تقوا
تا یار سر کدام دارد
شعر در مورد تقوا وپرهیزکاری
رسم تقوا می نهد در عشقبازی رای من
کوس غارت می زند در ملک تقوا روی تو
شعری کودکانه در مورد تقوا
داشتند اصحاب خلوت حرف ها بر من ز بد
تا تجلی کرد در بازار تقوا روی تو
شعر زیبا در مورد تقوا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
شعر کودکانه درباره تقوا
نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
شعر کوتاه درباره تقوا
کسی که از ره تقوا قدم برون ننهاد
به عزم میکده اکنون ره سفر دارد
شعر درباره ی تقوا
به نام تو که رحمان و رحیمی – برای بندگان خود نویدی
کلام از لام الف میم آفریدی – هم آغاز و هم انجام آفریدی
نباشد شک در آن زیبا کلامت – خودت بخشیدی و آنرا خریدی
ز با تقوا پذیرفتی عمل را – کزو ایمان و نیکی ها تو دیدی
ز ایمانش به غیب هر دو عالم – نماز، انفاق ازو پیوسته دیدی
کتابت را یقین از تو بدیده – قیامت را پس از ظلمت سپیدی
هدایت را پذیرا گشت و ره یافت – تو بر او خط ایمان را کشیدی
شعر کودکانه درباره ی تقوا
فهمیده ام که خیلی وقت ها
گناه نکردن،
نتیجه ی فراهم نبودن موقعیت است!
توهم تقوا برَم ندارد…!
شعر کوتاه درباره ی تقوا
فدای پیرهن چاک ماه رویان باد
هزار جامه تقوا و خرقه پرهیز
شعری درباره تقوا
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
یک شعر درباره تقوا
بسوز این خرقه تقوا تو حافظ
که گر آتش شوم در وی نگیرم
شعر تقوا
آیین تقوا ما نیز دانیم
لیکن چه چاره با بخت گمراه
شعر درباره تقوا
دل به می دربند تا مردانه وار
گردن سالوس و تقوا بشکنی
شعر درمورد تقوا
بی تفاوت نگذرد زین روزگار
تا نماند در دلت غم یادگار
گر خوشی باشد تمام لحظه ها !
شکر گو باشی خداوند سما؟
یا که با سرمستی از آن بگذری
لیک با عشرت از آن ذات بری
نامه ی اعمال تو باشد سیاه؟
زان همه رفتار تو باشد تباه؟
چون ترا باشد همی طغوا کنون
میروی تا منتها ، زان تقوا برون
گر بخواهی تا روی بر انتهاج
زان ترا باشد ورع احتیاج
تا شوی همراه عبد توبه کنان
تا شود اعمال با طغوا حنان
عبد
طغوا=سرکشی کردن
انتهاج=جستن راه روشن
ورع=پارسایی، پرهیزگاری
حنان=بخشیده
شعر درباره تقوا و اخلاص
در مصافی نابرابر میکشد روح مرا
گیسوانت یک طرف ، آن خالِ تنها یک طرف
هست حق هم با اقلیت اگر زیباتر است
مردمکهای تو یک سو، اهل تقوا یک طرف
شعر از تقوا
گفتم به شیرمردی چشم از نظر بدوزم
با تیر چشم خوبان تقوا سپر نباشد
شعر درباره ی تقوا
لایق سعدی نبود این خرقه تقوا و زهد
ساقیا جامی بده وین جامه از سر برکنش
شعر راجع به تقوا
دریغ بازوی تقوا که دست رنگینت
به عقل من به سرانگشت می کند بازی
شعر تقوا کودکانه
عشق دانی چه گفت تقوا را
پنجه با ما مکن که نتوانی
شعر تقوا و پرهیزکاری
توشه از تقوا کن اندر راه مولا تا مگر
در ره عقبا بگویندت «فهم لا یتقون »
شعر تقوا و اخلاص
مارکی، چسبیده به پاشنه ی چکمه های هیتلر،
و مازوخ، با چشم های از حدقه در آمده،
مارکی را له کرد به گناه عدم فهم،
و در آورد چشم مازوخ را، به معصیت عدم درک،
نخست، برکات رذالت را،
و سپس ادبار تقوا.
شعر در مورد تقوا
می خوام همونی بشم که تو دوست داری . . .
تارهای تقوا و پرهیز از گناه رو به دور خودم می تنم
تا محافظتم کنه از آسیب نفس و شیطان !
شعر در مورد تقوا و اخلاص
بار ما شیشه تقوا و سفر دور و دراز
گر سلامت بتوان بار به منزل بردن
شعری در مورد تقوا
ز گفتار من اینجا ده تو فتوی
مکن سستی درین سر کان تقوا
شعر کودکانه درباره ی تقوا
بگویم با تو حال دین و تقوا
اگر داری دمی با من مدارا
شعر کوتاه درباره ی تقوا
از آن تقوا نبودش خود وصیت
بعزت یافت تقوی وز فتوت
شعری درباره تقوا
چیست تقوا ترک شبهات از حرام
از لباس و از شراب واز طعام
شعر در مورد تقوا وپرهیزکاری
خواهش به رمز مهر
تقوا به سبک خاک
شخصیت شعرات
روندت از اون افلاک
از یک شماره زجر
صد منتشر کردی
گفتی نگفتن ،باز
هاشای سر کردی
شعر کودکانه در مورد تقوا
بلند بخوان
درشت بنویس
اویزه ی گوشت کن که:
“تقوا” ان نیست:
که با یک “تق” وا برود
شعر کوتاه در مورد تقوا
چه گردنی بهم زده این تقوا فروش ما!
ولی به ظن او آن پسر خلاف میشود!
یک شعر در مورد تقوا
گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا
گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
شعر حافظ در مورد تقوا
تا حال جوان چه بود کان آتش بی علت
دراعه تقوا را بر پیر همی درد
شعر زیبا در مورد تقوا
سرمستی جان جهان معشوقه چشم و دهان
ویرانی کسب و دکان یغماجی تقوا و دین
شعر هایی در مورد تقوا
اگر در حصن تقوا راه یابی
ز حاسد وز حسد جاوید رستی
شعری از تقوا
صاعقه هجرش زده برسوخته یک بارگی
عقل و شرم و فهم و تقوا دانش و فرزانگی
شعری درباره ی تقوا
مرگ حقّ ست،پیک حق با دو دست گیر و برو
درکش و جام بلورین به هوا ریز و برو
روزگار سمندست و کمند دارد به دست
تو رکابش مشو آزاده و با تقوا برو
این گلشن خاکی ندارد پی و مهری
بشو بر بال نسیم و به عیوق برو
دل به نقش و نگار قاب فرسوده مبند
آینه باش و ببین و خوش اقبال برو
زندگانی قمارست و خمارست و شمار
مباز و بساز و بناز و دمساز برو
دار فانیست این قهقهه ها هیچ مگو
وقت پرواز بگشا روح و به آواز برو
این ره و این سفر و این تو مسافر
کوله بارت که مهیاست تبسم بزن و نیک برو
یک شعر درباره ی تقوا
برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
شعری کوتاه درباره ی تقوا
تو بازار زرگرا
پهن کرده بودن مارا
بساط زهد و تقوا
به دور مارمولک ها
شعری راجع به تقوا
جهان بی تقواست
وقتی نماز هم
تو را
از خدایت
دور می کند
جهان بی تقواست
که
قلب پیژامه
می شکند
از خط اتو
شعر در مورد تقوا
چه بدتر می شود تقوا نباشد
نماز و روزه و فردا نباشد
شعر در مورد تقوا و اخلاص
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا